عاشقانه


همه چیز

امشب که محتاج تو ام جای تو خالی است

فردا که می یایی به سراغم نفسی نیست








بدون که همیشه چشم انتظارم ، بدون که تو خیالتم تنها نیستی

بدون که یه جایی یه کسی همه ی دنیاش تو هستی

اینو بدون که با فاصله ها هرگز کمرنگ نمی شی







عشق یعنی پاک ماندن بسیار

آب ماندن در مسیر انجماد

در حقیقت عشق یعنی سادگی

در کمال برتری ، افتادگی








خنده بهترین اسلحه جنگ با زندگیه

امیدوارم همیشه مسلح باشی عشقم !








اگر در معرفت یکتا نبودی دلم بیهوده رسوایت نمی شد








قطره های باران شیشه ها را شست

از دل تنگ من اما چه کسی نقش تو را خواهد شست ؟








جان تو را می خواند

رازش چه کس می داند

حوری عشق من

نازش به گل می ماند







در ماهیتابه ی عشقت سوختم ، بی انصاف روغن بریز !






افسار دلم دست خدا بود چنین شد

ای وای اگر دست خودم بود چه می شد ؟

مقصود دلم مهر و وفا بود چنین گشت

گر مقصود دلم جور و جفا بود چه می شد ؟







آسمونی یا زمینی هرچی هستی نازنینی

تو قلب کوچک من هنوزم عزیزترینی





تو گفتی تا شقایق هست زندگی باید کرد

شقایق هست تو نیستی ، چه باید کرد ؟







زندگی آنقدر ارزش دارد که به خاطر آن از همه هستی خود مایه بگذاریم

تا قصری باشکوه از مهربانی ، محبت ، عشق و دوستی بنا کنیم

و زندگی آنقدر بی ارزش است که نباید به خاطر آن دلی را بیازاریم

و برای رسیدن به قله های فانی دنیا دست به هر کاری بزنیم







در هر رفتنی رسیدنی نیست

ولی برای رسیدن راهی جز رفتن نیست







سراغ کلبه ی ما را کسی جز غم نمی گیرد

خوشا روزی که غم گم کند ویرانه ی ما را







هر خاطره زخمیست که من یاد تو باشم

هر یاد تو دردیست که بیمار تو باشم







شیشه می شکند و زندگی می آید تا به ما بگوید تنها محبت ماندنیست

پس دوستت دارم چه شیشه باشم چه اسیر سرنوشت !








بگذار عشق خاصیت تو باشد

نه رابطه ی خاص تو با کسی !








سیلی واقعیت رو درست اون وقتی می خوری که وسط زیباترین رؤیا هستی !







مـُـسـآفـر کناری ام که پـیـاده شـد

پـنـجـره ای گـیـرم آمـد بـاقی مـسـیـر را گـریـسـتـم . . .







اگر بتوانی دیگری را همانطور که هست بپذیری و هنوز عاشقش باشی

عشق تو واقعی است







تو با من بازی می کنی من با تو عاشقی

و دیگران را ببین که چگونه محو تماشای این بازی عاشقانه اند








این دلِ بی‌صاحب‌ مانده

خانه‌ی کُلنگی شده‌است انگار

اجاره نمی‌رود دیگر!

بیا بکوبیم ، از نو بسازیم






بد بیاری مال وقتیه که  بــــد ، بی یــــــاری …







من دلم گرفته

هر چه می روم نمی رسم

رد پای دوست

کوچه باغ عشق

سایبان زندگی کجاست ؟







هرچه من  دل می دادم تو دل می بریدی







دل هایمان خوب بـُر خورده بود اگر زیر و رو نمی کشیدی!






من با چشمانی نمور زندگی را به سلیقه چشمانت چیده ام

تو اما هنوز بوی دلتنگی می دهی …






گاهی دلم به اندازه ی یک مجلس ختم می گیرد!

حتی اگر تمام خیابان ها را آذین بسته باشند!







چقدر لذت بخش است احوالم این روزها

شده ام شبیه موهایت در بــــــــــــــــــاد …







هرکه مرا می‌بیند عاشق تو می‌شود

از چشم‌هایم  به خانه‌ی دلم برو !






تو را خدا نمی‌خواهد که برگردی

وگرنه آمدن نه بال می‌خواهد نه کفش و عصای آهنین !






گیسوهات را بگو

دست از سر باد بردارند

دارد به کوه می زند خودش را

 

نظرات شما عزیزان:

♫ ❤دخـتربـارانی❤♫
ساعت0:31---8 مرداد 1392
سلام وب خیلی زیبایی داری واقعا لذت بردم از مطالبت موفق باشی عزیز.....

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در سه شنبه 8 مرداد 1392برچسب:جملات کوتاه عاشقانه,عاشقانه,داستان, عشق,ساعت 1:0 توسط جیگر| |


Power By: LoxBlog.Com